جدول جو
جدول جو

معنی بایزید میبدی - جستجوی لغت در جدول جو

بایزید میبدی
(یَ)
سلطان بایزید، بایزید پسر محمد مظفر میبدی. او از طرف یحیی بن مظفر حاکم بلوک نظنز بود و بعد از غلبۀ شاه زین العابدین به کرمان آمد. چون به شهر بابک رسید بنای غارت گذاشت. سلطان احمد به برادرش دستور خروج اورا داد، او وقعی به حکم برادر ننهاد و به رفسنجان آمد و شکست خورد و به یزد بازگشت. در حملۀ دوم نیز از برادر شکست خورد و دستگیر شد، ولی سلطان او را نوازش کرد و حکومت رودبار و جیرفت را به او داد. در سنۀ 792 هجری قمری سلطان بایزید در سن 37 سالگی در شهر کرمان به مرض مطبقه درگذشت. این شعر منسوب به اوست:
از واقعه ای ترا خبر خواهم کرد
و آن را به دو حرف مختصر خواهم کرد
با عشق تو در خاک فروخواهم خفت
با مهر تو سر ز خاک برخواهم کرد.
(از حواشی و متن سالاریه چ باستانی پاریزی صص 230- 232). و رجوع به تاریخ گزیده ص 682 و 723 و 735 و 726 و 734 و 735 و 740 و741 و رجال حبیب السیر ص 86 و 87 و فهرست اعلام تاریخ عصر حافظ و تاریخ ادبیات براون ج 3 ص 179 شود، خریدار. خرنده. (آنندراج). مشتری. تحویل دهنده کالا در برابر بها به خریدار. و این مصدر از اضداد است. (از اقرب الموارد) ، ساعی. نمام، امراءه بائع، زن رواج یافته به حسن و جمال خویش. (آنندراج) ، ولدالظبی اذا باع فی مشیه، بچه آهو که فروخته شود در راه رفتنش. ج، بوع. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا